الیساالیسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

الیزابت

اولین سفر- مشهد

الیسای عزیزم  از همون روزای اول تولدت تصمیم گرفته بودیم که اولین مسافرتت به شهر مقدس مشهد برای پابوسی آقا امام  رضا (ع) باشه  که این خواسته ما زود محقق شد و  امام رضا توی ایام میلاد خودش  زمانی که شما هنوز  2 ماهت نشده بود  ما را بحضور طلبیدند. البته اینم بگم که مراسم عقد دایی امیر و زن دایی سودابه هم که قرار بود تو این روزا تو شهر مشهد برگزار بشه مزید بر علت شده و برای ما جای کلی خوش حالی داشت. خلاصه که این سفر ما با مسافرتهای دیگه کلی فرق داشت چرا که این اولین باری بود که ما 3 نفری مسافرت می رفتیم، اولین باری بود که شما به حرم امام رضا مشرف می شدید.خوب حالا از اینجا شروع می کنم که بابا بزرگ اسما...
22 شهريور 1393

نقاشی از تو

از تو یک نقاشی میکشم     تو را با آن لبخند زیبایت                با آن چشمهای معصوم   و      پر از آرامشت تجسم میکنم   لبخند تو ماندگارتر و زیباتر از مونالیزاست     به دنیا کاری ندارم اما   ماندگارترین اثر در وجود من   تویی تو   الیسای عزیزم  الان یه چند روزی میشه که برای تقویت عضلات گردن و کمر  تو رو  واسه چند دقیقه روی شکم  میخوابونم خودتم خیلی دوست داری این کارو. امروز برای اولین بار تونستی به کمک دستهات  خودتو کمی از روی ز...
9 شهريور 1393

روز دختر

  بانویم معصومه (س) به یمن میلادت، ذره ذره نور می‏شویم و قطره قطره حضور و دل را به سرای کرامتت دخیل می‏بندیم تا در روز مقدس تولد تو با دست‏های پاکت تطهیر شویم این روز را به همسر نازنینم و دختر عزیز تر از جانم الیسا تبریک عرض مینمایم. راستی الیسا جون امروز دایی امیر و زن دایی سودابه به مناسبت این روز خجسته، یه کیک و کادو خیلی قشنگ برات آوردند.         ...
5 شهريور 1393

40 روزگی عزیزم

  عزیزم خیلی مسرور و شادمانم که چهل روز ابتدایی زندگیت به خوبی سپری شد و تا امروز بجز کمی نفخ و   دل درد مشکل خاصی نداشتی.چهل شبانه روز با تو بودن برایم یه دنیا زیبایی به همراه داشت.گذشت ولی تمام ثانیه ثانیه اش برام خاطره شد. لحظه لحظه اش برام دوست داشتنی و عزیزه   ،در این روزها   زل زدن   به تو رو با هیچ چیزی عوض نمی کردم تماشای دستها و انگشتهای   کوچولوت که میتونی هزاران فرم درشون بیاری و نظر من و بقیه رو به خودت جلب کنی  . عطر تنت که   بقول بابا سعید بوی خدا میده تمام خونه رو پر کرده . هر وقت بابایی بغلت میکنه میبینم همینجوری داره   تو رو استشمام میکنه ....
4 شهريور 1393

پروردگار مهربانم

بارالها!   قدرتي به من ببخش   تا پس از تو ،  قوت قلب كودكم باشم   دستانم را چون چتري سايبانش سازم   تا در سايه آن رشد كند   زمزمه صدايم، نواي آرامش او باشد   و گره نگاهم، با چشمان زيبايش   غصه را از دل كوچكش بربايد   نوازش هايم، موجي از اميد در او بيافريند   و بوسه هايم، بارقه شوق را بر چشمانش بنشاند   لالايي شبانه ام، آرزوهاي شيرين را به خوابش بياورد   و رويايي دل انگيز را براي او رقم بزند   پروردگار مهربانم!   هرگز كودكم را در تنهايي و...
1 شهريور 1393

اولین ماهگرد زندگیت مبارک

سلام دخترم این زیباست که پدر و مادرها روزها را بشمارند که به ماه برسند و ماهها را بشمارند که به سال برسند و بزرگ شدن فرزند خود را شاهد باشند من و بابا سعید  با افتخار از داشتن تو  این روز را در کنارت شادمانی کردیم یک ماهگیت مبارک  بی نظیرم امروز من و شما  رفتیم واسه  چکاپ ماهانه پیش  دکترت ، خدا رو شکر همه چیز نرمال بود و دکتر از روند وزن گیریت راضی بود. قد: ۵2               زمان تولد ۵1 وزن: ۴۸۰۰        زمان تولد 3520 دور سر: 37       زمان تول...
25 مرداد 1393

دست در دستانم بگذار

خدا را هزاران بار شکر می گویم که دامنم  از وجود گلی زیبا سبز است و خداوند من را لایق نام مادر دانسته دخترم با آمدن تو مادر بودن را فهمیدم بهشت را نمی خواهم که حس مادرانه خود بهشت بی انتهایی است نازنینم  دست در دستانم بگذار و از هیاهوی این دنیا نترس که من، مادرت  تا نفس دارم کنارت هستم و خدایی بالای سر ماست که همیشه مراقب و ناظر است   ...
20 مرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به الیزابت می باشد