شبهای عاشقانه ما
خیلی ساده و مادرانه است شبها ی ما دست های کودکانه تو در دستهای مادرانه من ومن که بارها صورتت را می بوسم قصه های کوتاه من که خیلی دوستشان داری صحبت از اتفاقات روزانه و کارهای جدید تو نگاههای جستجو گرت به اطراف و اسباب بازیهایی که دوستشان داری دستهایمان در حال نوازش صورت مادر و دختری دعای آخر شب برای همه شب به خیر به همدیگر و به بابا و شیرین ترین خواب دنیا همین ... و تنها به خدا میسپارمت ...