الیساالیسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

الیزابت

23 ماهگی الیسا

سلام عزیز دلم.. امروز اومدم تا با عميقترين احساساتم 23ماهگيت رو  تبريك بگم.تو 23 ماهه شدي و من هزار بار بيشتر از هميشه عاشق تر.احساس ميكنم دنيا خيلي زيباتر از قبله .لطيف تر از حرير و شيرين تر از عسل.لحظه  لحظه ها بوي تن تورو داره و حسي كه از درك ژرفاي اون هر كسي ناتوانه.معناي مادر بودن رو با تك تك سلولهام ميفهم . خواستني ترينم  روزهاي شادي برات ميخوام .روزهاي پر از سرمستي و شور.پر از خنده و شوق كودكانه.كه با همه اينا منم جون ميگرم و پر و بال تازه براي پرواز به دنياي كوچولو و قشنگ تو تا بتونم بفهممت و همه اينارو همراه قلب عاشق و بيقرارم بهت هديه بدم. یک ماه به تولد دو سالگی ات مونده و تو هر روز داری بزرگ تر...
25 خرداد 1395

22 ماهگی الیسا

چقدر دلم برای آن روزها تنگ شده آرام جانم . برای اردیبهشت سال 93 ! برای روزهای بودنت در من ، و برای آن دردها ... برای راه رفتن های آن طور خاص م ، برای تکان هایت ، سکسکه هایت ...   چقدر دلم برای جنینی ات تنگ شده عزیز 22 ماهه ام .   22 ماهگیت مبارک عزیز مادر   و اما اینروز های تو   اینکه جای همه چیز را می دانی ؛ جای وسایل ات را ، اسباب بازی هایت را ، لباس هایت ... جای کفش ها و کلاه هایت را ... جای ظرف و ظروف را ؛ یعنی اینکه تو بزرگ شده ای ، دانا شده ای ! حالا همه ی اینها به کنار ... وقتی بعد از خوردن خوراکی هایت ، پوستشان را به سطل زباله می اندازی ، ...
25 ارديبهشت 1395

21 ماهگی الیسا

عزیـــــــــز جان من ! 1 سال و 9 ماهه ی شیرین من ...   دوســــتت دارم ! به اندازه ی تمام ثانیه های این 1 سال و 9 که گذرانده ایم ، دوستت دارم ... به اندازه ی تماااااام دنیا .   دوباره امروز ، روز 25اُم ماه ! ماهگرد آمدن تو ، ماهگرد یکی شدن ما   چقـدر این " بیست و پنج " را دوست دارم . 25   برای ما سه نفر پر از خاطره س ...
25 فروردين 1395

دومین بهار حضور تو

الیسای عزیزم ؛ دومین بهار حضور سبز تو آمد ولی برای من   بهار نگاه توست که سبزینه اش را هیـــــچ کجا نمی توان یافت . بهار چشـــــمهای توست که شــــکوفه می پاشد بر من . بهار لب های توست که آنقــــدر تازه و خوش رنگ و لعاب است . بهار خود تویی  ...   تو !تمام بهار منی . تمام هفـــت سین من ...   موهایت بوی ســـنبل ، بوسه هایت طعـــم سیب ، تنت ، تازه تر از ســبزه است برای من .   بودن تو در این  بهار  ، به قدری خوب و خوشایند است که در وصف نمی گنجد . غنچه ی معطر من ؛ دومین بهار زندگی ات شاد . سهم چشمهایت بهــــــ...
8 فروردين 1395

20 ماهگی الیسا

20 ماهه که مادر ت شدم !   20 ماهه هر شب، به تو نگـــاه کردم و چشمام رو بستم . 20 ماهه به محــض بیدار شدنم تو بودی، جلوی چشـــــمام . 20 ماهه شدم تو، و کمتر خودم   20 ماهه که عاشقی کردم با تو . 20 ماه بوسیدمت، بوییدمت، دیـــــدمت ! مدهوش تو شدم .   امروز، 20 ماهه شدی . چیزی نمانده تا تولد دو سالگی ات . چیزی نمانده تا بهار آمدنت ...   بهار که جای خود، تو همین زمستان را هم، بهار کرده ای . همین که باشی، بهار هم هست .   اصـــــلا" بهار، یعنی تو   دوست ت دارم، تا ته ته دنیا ...
25 اسفند 1394

اسفند 1394

  برگ های تقویم ورق خوردند و رسیدند به آخرین ماه سال. . .اسفند . . . اسفند همیشه با بوی بهار میاد... اسمش زمستونه   ولی بوی بهار میده . .  بوی سبز ه ... بوی گل. بوی شكوفه های سفید و صورتی. . . بوی بارون. . .    بوی باروت چهار شنبه سوری. . .بوی عید. . . بوی نوروز . . . بوی سفره هفت سین. . .   هوووووم چه بوی خوشی داره این ماه اسفند. . .   یادمه کوچک که بودم، همیشه عاشق ماه اسفند بودم. به نظرم دوست داشتنی ترین ماه سال بود. همه چیز بوی عید می داد. خونه تکونی، امتحانهای ثلث دوم، پیک شادی، خریدهای عید، لباس نو، سبزه سبز کردن. یادمه که تمام زمستون رو در انتظار ...
11 اسفند 1394

روز عشق

  امروز روز سپاس گذاری از خداوند است   زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسانی هستند برای عاشق بودن   تا با تمام وجود به او بگوییم   دوستت داریم   الیسای عزیزم  دوستت داریم       ...
25 بهمن 1394

19 ماهگی الیسا

سپاس خدایی که ترا آفرید و مرا برای مادری برگزید تا به شکرانه اش تا ابد سر به سجده فرو برم       به شتاب همین نوزده ماهی  که گذشت ...روزها می گذرد و تو بزرگ می شوی دخترم!                 اما جان مادر ! بیا و یک قولی بده                قول بده که سادگی و زلالی این روزهایت را                خنده ها و گریه های تر و تازه ی کودکی را          &nbs...
25 بهمن 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به الیزابت می باشد