الیساالیسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

الیزابت

47 ماهگی الیسا

دخترکم؛ دلبندم؛ دردانه ام؛ نازنینم نمی دانم با چه عنوانی خطابت کنم که برازنده این همه لطف و مهربانی خدا باشد. تو که آینه تمام نمایی از خدا هستی چراکه هر آنچه صفات زیباست در تو تجلی یافته. هر روز عشق و مهر و دوستی را بیشتر در درونت می یابم و درک میکنم عظمت لایتناهی خداوند را. الیسا جانم، ماهروزت - سه سال و یازده ماهگیت - چهل و هفت ماهگیت - مبارکت باد. ...
25 خرداد 1397

46 ماهگی الیسا

الیساجانم سه سال و ده ماهه شدی و 1400 روز از تولد شیرینت میگذرد، از شروع حس ناب مادریم، از بوییدن و نوازش کردنت، از لحظه های خوب با تو بودن که تک تک لحظه ها شیرین است و ماندگار. چه زود گذشت و چه زود داری بزرگ میشی دخترک مهربانم. الیسا عزیزم هنوز یه سری از کلمات رو پس و پیش تلفظ میکنی؛ بشباق (بشقاب)، تصافف (تصادف)، نمیشفَهمم (ترکیب نمی شنوم و نمی فهمم)، ماشاز (ماساژ)، سفره (سرفه)، جَرَده تب (درجه تب)، کُماد (پماد) و ...  دلبندم این روزها کمی کسالت داشتی و چند روز نتونستی به مهد بری ولی بعد سه روز انگار خودت هم دلت برای دوستانت تنگ شده بود گفتی میشه من برم مهد. یه آزمون استعدادیابی هم توی مهد انجام دادید که هنوز نتیجه اش نیومده، مرب...
25 ارديبهشت 1397

45 ماهگی الیسا

نازنینم؛ دوست داشتنت بذر کوچکی است در دلمان که هر روز چند شاخه اش با هوای عشق تو شکوفه می دهند و عطرش فضا را خوش و دلنشین می کند. هر روز و هر لحظه ات بهاری دلبندم. سه سال و نه ماهگیت مبارک. ...
25 فروردين 1397

41 ماهگی الیسا

دختر سه سال و پنج ماهه ام، از حال و هوای این روهایت می نویسم؛ چند روزه صبح ها که از خواب بیدار میشی بهونه می گیری و میگی نمی خوام برم مهد، دوست دارم برم پیش مامان جون رضوانم. باید کلی باهات صحبت کنم تا راضی بشی بری و خداروشکر وقتی وارد مهد میشی با خوشحالی سلام می کنی و میری. وقتی سرفه میکنی میگی مامان "سفره" میکنم برام آب بیار. موقع خواب میگی بیا "پُر و پُخ" -خروپف- کنیم و حتما باید یه بالش یا عروسکی رو بغل کنی و بخوابی. دوست داری استقلال داشته باشی و کارهایت رو خودت انجام بدی البته اگه سرحال باشی و میگی خودم بلدم من دیگه بزرگ شدم و اگه کسی کوچیک خطابت بکنه ناراحت میشی. توی مهد فرق دختر و پسر رو در حد...
25 آذر 1396

40 ماهگی الیسا

جان جانانم؛ ماه آبان همیشه برایم رنگ و بوی دیگری داشته و دارد، چراکه یکی از مهمترین اتفاقات زندگیم در این ماه بوده. علاوه بر اینکه هرسال بهار زندگیم در این ماه شروع می شه، سالروز هم عهد و پیمان شدن من و بابا سعید برای همسفر شدن در مسیر زندگی هم هست و الان سه ساله که جشن های زندگیمون رو با حضور تو که با چشمان پرشور و قلب مهربونت خوشبختی رو بهمون ارزانی کردی، فوت می کنیم. الیسا عزیزم؛ سه سال و چهارماهگیت مبارک. ...
25 آبان 1396

39 ماهگی الیسا

الیسا نازنینم سی و نهمین ماهروزت خجسته  دخترکم ماه مهر و مهربانی هم در حال تمام شدن است ولی چه فرقی میکند وقتی مهربانی در تک تک سلول هایت جریان دارد و هر روز مهرت بیشتر به دل می نشیند. با آغاز سال تحصیلی جدید، برنامه های مهد هم کمی فرق کرد و آموزش های بیشتری برای شما عشقولیا در نظر گرفته شد مثل: آشنایی با طریق کاشت بذر گیاهان، آشنایی با عمو آتش نشان، حافظ خوانی به مناسبت روز بزرگداشت حافظ شیرازی؛          گفتم غم تو دارم            گفتا غمت سرآید        گفتم که ماه من شو    ...
25 مهر 1396

38 ماهگی الیسا

دخترک تابستانی من؛ روزهای آخر این فصل شیرین و گرم است، فصلی که سه سال است آخرین روزهای اولین ماهش را به یمن حضورت جشن می گیریم و مابقی روزهایش را نیز با گرمای وجودت، عاشقانه تر به نظاره می نشینیم. الیسا عزیزم، شهریورماه مشغول جابجایی و اثاث کشی بودیم و خیلی فرصت نشد شما را به گردش و تفریح ببریم ولی امیدوارم کارها زودتر به اتمام برسه و بتونیم به یه سفر کوچیک بریم. خداروشکر مهدکودک رو دوست داری و با دوست هات هم خیلی خوب ارتباط برقرار کردی و دوستشون داری. بعضی وقت ها که داری بازی می کنی می بینم اسم دوست هات رو روی عروسک هات گذاشتی و صداشون می کنی. حروف و اعداد رو به انگلیسی کامل تر میگی و خودت رو معرفی می کنی- I'm E...
25 شهريور 1396

37 ماهگی الیسا

الیسا جانم در این روزهای گرم تابستان که دومین ماهش رو به اتمام است همانقدر دلنشین و شیرین و البته کمی بازیگوش هستی که مانند یک معجزه در یکی از روزهایش، طعم شیرین بودنت را به ما چشاندی و به یاد شعر سهراب سپهری میافتم که می گوید: ظهر تابستان است سایه ها میدانند که چه تابستانیست مهربانی هست سیب هست ایمان هست آری! تا شقایق هست زندگی باید کرد. دلبندم این روزها در مهدکودک حسابی مشغول تفریح و یادگیری هستی؛ یک روز در میان کلاس زبان داری که با فلش کارت و عروسک به شما عشقولیا زبان یاد میدن. جشنواره های مختلفی مثل میوه، حیوانات و ... براتون برگزار می کنند که هم جنبه تفریح داره و هم آموزشیه. این روزها زیاد به حرف مامان گوش نمی دی ...
25 مرداد 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به الیزابت می باشد