خدا جونم ممنونم
این روزها ... گاهی صد بار دست های الیسا رو می گیرم و نگاه می کنم . به
ناخن هایش ، بند های انگشتانش و به پوستش نگاه میکنم و می بوسمشان ...
انگار خدا را در مشت های کوچک دخترم پیدا کرده ام . به چشم های او بوسه می زنم .
به لبانش چشم میدوزم و به صورت زیبایش که هنگام خواب مانند فرشته است
با او بازی می کنم و در آغوشم می فشارمش .
ناخن هایش ، بند های انگشتانش و به پوستش نگاه میکنم و می بوسمشان ...
انگار خدا را در مشت های کوچک دخترم پیدا کرده ام . به چشم های او بوسه می زنم .
به لبانش چشم میدوزم و به صورت زیبایش که هنگام خواب مانند فرشته است
با او بازی می کنم و در آغوشم می فشارمش .
و
«آرام درگوشش میگویم می دانی چرا خدا تو رو به من داد ؟
برای این که روزی هزار بار ازاو تشکر کنم ...»
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی