الیساالیسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

الیزابت

تولد یک سالگی الیسا

1394/4/25 15:24
نویسنده : مامان الی
454 بازدید
اشتراک گذاری

الیسای عزیزم پارسال یه همچین روزی بدنیا اومدی و شدی همه ی  دنیای ما

خیلی  لحظه قشنگی بود, تو گریه کردی ونمیدونستی که اینجا , زمین ما  شاید به قشنگیه دنیای پاک قبلیت

نباشه , فرشته کوچولو ولی اینجا هم میتونه زیبا باشه  اگه خودت بخوای عزیز من.

من از شنیدن اولین صدای تو که همون گریه ات بود اشک شوق ریختم و گفتم خدایا دخترمون تا آخر دنیا بخنده!

الیسای عزیزم  من و بابا سعید تو این ۱ سال که  تو کنار ما بودی بهترین سال عمرمون رو تجربه کردیم.

دخترک  کوچولو و مهربون من , امروز از صبح بغض دارم و وقتی به سال پیش فکر می کنم اشک میاد تو چشمام

چون نمیدونم چطوری خدا رو شکر کنم برای دادن تو به ما

برای اینکه تو سالمی.. و این از همه چیز مهم تره.

خدا یا شکرت هزاران بار شکرت که به ما فرزند سالم دادی و توان این رو دادی که  این ۱ سال مراقبش باشیم

خدایا خودت محافظ و نگهبانش باش..تا هم سالم باشه و هم صالح.

و توی این بهترین روز خدا صدای تو از صبح پیچیده تو خونه ما..

صدای خنده و وروجک بازی های تو و هیچ چیزی از این قشنگ تر نیست..

هیچ چیزی از این قشنگ تر نیست که صبح ها که چشمات رو باز میکنی اگه منو نبینی ماماماماما میکنی

تا من بیام و بغلت کنم و ببوسمت..

هنوز باورم نمیشه که یک ساله شدی

یک  سالی که هر روزش تو ما رو با کارهای جدید ذوق زده و متعجب کردی

 وقتی برای اولین بار خندیدی..

وقتی برای اولین بار منو شناختی..

وقتی برای اولین بار خودت رو به من چسبوندی و با دیگران غریبی کردی

وقتی برای اولین بار گردنت رو بلند کردی

 وقتی برای اولین بار غلت زدی

 وقتی برای اولین بار سینه خیز رفتی

 وقتی برای اولین بار نشستی

وقتی برای اولین بار دست دستی کردی

 وقتی برای اولین بار چهار دست و پا رفتی

 وقتی برای اولین بار با دستهای کوچولوت میز رو گرفتی و روی دو تا پای کوچولوت ایستادی

 ما برات ذوووووق کردیم دست زدیم و خوشحال شدیم

الیسا دختر مهربون وگل من واقعا نمیدونم حس دوست داشتنمون رو چطوری تو این نوشته ها جا بدم..

وقتی فکر میکنم اولین بار کی عاشقت شدم , اون روزی رو یادم میاد که آ زمایشگاه بهم گفت باردارم

وایی... چه روزی بود.

الیسای عزیزم شاید فقط وقتی اندازه عشق ما رو بفهمی که ایشالا خودت مادر شده باشی

عزیز دل مامان..

خیلی دوستت داریم خیلی خیلی خیلی زیاد.

تولدت هزاران و هزاران بار مبارک..

مراسم تولدت  بعد 2 ماه تلاش شبانه روزی من و بابا   به خوبی هر چه تمام تر برگزار شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (18)

نظرات (3)

ورود به نی نی وبلاگ

ارسال نظر در این پست تنها برای نی نی وبلاگیها مجاز می باشد، بدین منظور لطفا ابتدا وارد منوی کاربری خود در نی نی وبلاگ شوید.
مامان هانیه
29 تیر 94 17:40
الیسا جونم تولد مبارک.امیدوارم همیشه شاد و سرزنده باشی و سایه ی مامان وبابای مهربونت بالا سرت باشه خوشگلمممنون خاله جون
مامان فرناز
31 تیر 94 13:09
اليساي نازنيم يادمه اولين پيامي كه روي عكست روي اولين روزي كه ديدمت دادم اين بود گل انارم تولدت مبارك الان هم براي اولين ميلادت مي گم گل انارم تولدت هزاران هزار مبارك اميدوارم سالهاي سال كنار هم جشن ميلادت رو بگيريم .دوستت دارم
مامان الی
پاسخ
ممنووون زن عموی خوب و مهربون انشالله در کنار هم شاهد بهترینها برای هم باشیم
مامان زهره
4 مرداد 94 10:25
سلام الیسا جونم ببخش که دیر بهت سر زدم خوشگلم تولدت رو بهت تبریک میگم امیدوارم زیر سایه پدرومادرت به 150 سالگی برسی وجشن 150 سالگیت رو تو این وبلاگ به ثبت برسونی میلادت مبارک برات بهترین ها رو آرزومندم الیسا جونم میبوسمت
مامان الی
پاسخ
ممنون خاله جون مهربونم انشاالله شما هم همیشه ایام در کنار آریا جونی خوش و خرم باشید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به الیزابت می باشد