عاشقانه
الیسای نازنینم؛
هرچه می گذرد بیشتر و بیشتر عاشقت می شوم،
عاشق شیرین زبانی هایت که گاه فقط خودت میدانی چه می گویی،
عاشق نگاه مهربانت که گویی هزاران حرف ناگفته را با آن چشمان نافذت به ما می فهمانی،
عاشق کمک کردن های خالصانه ات که با جان و دل برای من و باباسعید انجام می دهی،
عاشق بازی با عروسک هایت که چه دلسوزانه برایشان مادری می کنی،
و عاشق شیطنت هایی که از سر کنجکاویست و همراه با نگرانی ما که خدای نکرده اتفاقی برایت نیفتد،
دلبرک شیرینم، کاش این روزها بیشتر می توانستم کنارت باشم و شاهد لحظاتی که به چشم برهم زدنی خواهند گذشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی