46 ماهگی الیسا
الیساجانم سه سال و ده ماهه شدی و 1400 روز از تولد شیرینت میگذرد، از شروع حس ناب مادریم، از بوییدن و نوازش کردنت، از لحظه های خوب با تو بودن که تک تک لحظه ها شیرین است و ماندگار. چه زود گذشت و چه زود داری بزرگ میشی دخترک مهربانم. الیسا عزیزم هنوز یه سری از کلمات رو پس و پیش تلفظ میکنی؛ بشباق (بشقاب)، تصافف (تصادف)، نمیشفَهمم (ترکیب نمی شنوم و نمی فهمم)، ماشاز (ماساژ)، سفره (سرفه)، جَرَده تب (درجه تب)، کُماد (پماد) و ... دلبندم این روزها کمی کسالت داشتی و چند روز نتونستی به مهد بری ولی بعد سه روز انگار خودت هم دلت برای دوستانت تنگ شده بود گفتی میشه من برم مهد. یه آزمون استعدادیابی هم توی مهد انجام دادید که هنوز نتیجه اش نیومده، مرب...