اولین ماه رمضان و اولین سحر و افطار
سلام الیسای مامان امسال اولین ماه رمضانی بود که یکی از فرشته های خدا مهمانم بود. پارسال چنین روزی توی دلم بودی و روزه نگرفتم. امسال هم نمیتونم روزه بگیرم. فعلا برای اینکه حسن نیتم را نشان بدهم اولین سحر را بلند شدم. نه برای خوردن سحری بلکه برای شیر دادن به الیسای عزیزم .مرسی که زمزمه کننده بانگ خدا در خانه ما هستی .در زمان سحر برای تو و بابا سعید دعا کردم . از حال و هوای این روزای خونه که بخوام بر ات بگم اینه که کلا مدل چیدمان خونه رو تغییر دادیم. میز جلوی مبل ها را برداشتیم و یه محوطه ای باز شده. تلویزیون هم که چند روزی بود حسابی مورد حملات شدید قرار میگرفت ایمن سازی شد. اما خوب نمیدونم چ...