عیدی های نوروز 1393

سلام دختر خوب مامان, عیدت مبارک؛ اول بیا یه بوس مامانت بده  آخیش چقدر چسبید

قربونت برم الیسا جونم, خوش میگذره, این روزا حسابی شیطون شدی , انقدر به مامان لگد میزنی که نگو ولی عیب نداره هر بار که لگد میزنی کلی قربون صدقت میرم و به بابا سعید میگم بیاد ببینه دخترمون داره خوشحالی میکنه, عزیزم سال ١٣٩٣ شروع شد, امسال هم لحظات تحویل سال رو خونه بودیم وبه دعا و نیایش مشغول بودیم کلی هم برای سلامتی شما دعا کردیم. بعد سال تحویل چند تا عکس انداختیم. بعدش نوبت دادن عیدی ها شد. اول بابا سعید از توی قرآن عیدی منو داد بعدشم من یه کادو واسه بابا گرفته بودم که بهش دادم بهد نوبت عیدی شما شد . اون لباس شماره ٣ که تو تصویر میبینی عیدی من به شماست وعیدی بابا سعید هم  لباسهای شماره ١ و ٤ بود که من خیلی دوستشون دارم. خلاصه بعد از سال تحویل رفتیم خونه مامان جون فاطمه و اونجا هم مامان جونت یه کادو به من داد. یه لباس خوشگل برای همین دوران بارداریم. روز اول عید هم رفتیم خونه مامان جون رضوان , کادوی شماره ٢ رو هم ایشون بشما عیدی دادن. راستی یه خبر خوبم بهت بدم . داریم کم کم اتاقت رو آماده میکنیم. حالا میای میبینی. یه اتاق دخترونه خوشگل