27 ماهگی الیسا

یه سلام پر انرژی مثل سلام های خودت به شما مهربونترینم - فرشته ی کوچک و دوست داشتنی

دختر خوبم دوست دارم از این روزهایت بنویسم که چقدر بزرگ شده ای و چه دلبری هایی که نمی کنی. نمیدونم از احوالپرسی کردن هایت بنویسم که میگی "شما خوبی؟ خسته نباشی" یا از تشکر کردن هایت که میگی "مرسی، مچکرم". عزیزکم هروقت چیزی می خوری  تعارف می کنی و میگی "شما می خوری؟" بچه ها رو دوست داری و با صفت "جون" صداشون می کنی. اگر کاری رو که نباید انجام بدی زود میای میگی مامان ناراحت نشو، دوستت دارم. الهی من فدای مهر و محبتت دختر نازم. بعضی اوقات هم که کمی شیطونی می کنی، تا بابا میاد زود میری اعتراف می کنی و میگی مامانو اذیت کردم. اگر کسی عضوی از بدنش درد بکنه غصه می خوری و باهاش همدردی می کنی و نوازشش می کنی. عاشق لاک هستی و از آنجایی که بهت گفتم خوب نیست، زیاد سراغش رو نمی گیری. نقاشی کشیدن رو دوست داری و سریع میگی چِش چِش یه ابرو برام بکش، گاهی دست و پاهای کوچولوت رو میذاری روی کاغذ و میخوای اونها رو نقاشی کنی. شعر یه توپ دارم قلقلی رو میخونی و وقتی میرسی به نمیدونی تا کجا میره، چشمای قشنگت برق میزنه. عمو زنجیرباف را میخونی و وقتی به "بله" میرسی با صدای بلند میگی بَله. "هوهو چی چی" رو دوست داری و عاشق اینی که پشت بلوز یک نفر رو بگیری و راه برید و هوهو چی چی بکنید. روزی هزار بار دستت رو میشوری و عاشق این هستی که صندلی کوچکت رو زیر پاهات بذاری و بری پای ظرفشویی و میگی خودم دستامو بشورم. کفش هات رو خودت پا می کنی و در میاری و عاشق کمک کردن هستی، در انداختن سفره غذا، پذیرایی از مهمون و کارهای ریز وکوچکی که همه را با نهایت دقت انجام می دهی. مسواک زدن رو دوست داری و بعد از هر غذا سریع میگی "دندون". عاشق حمام و آب بازی هستی و شستن عروسک هایت. این روزها که هوا زودتر تاریک می شه با ناراحتی میگی "هوا تاریک شد؟". محل استفاده هر یک از ملزومات آرایشی رو میدونی و هر از گاهی دور از چشم مامان به سراغشون میری. برای عروسک هایت اسم گذاشته ای و به اونها میگی "بچه آ" و روزانه کلی از وقتت را صرف بازی و حرف زدن و غذا دادن و خواباندن اونها می کنی. عاشق ماخارونی و سیب زمینی و کباب هستی، سوپ و آبگوشت رو دوست داری و به کنجد و چوب شور و بستنی هم علاقه داری و هرچه از علاقه وافرت به ماست بگویم کم گفته ام. اعداد رو می شمری و حروف انگلیسی رو جسته گریخته میگی. وقتی چیزی می خواهی، میایی میگی "اِ دونه" میدی؟ قایم موشک بازی رو دوست داری و میگی بیا "قامیش بازی" کنیم و وقتی چیزی بهت میگم و ذوق میکنی، میگی "هورا هورا".  

و ................... "لفتن" (لطفاً) گفتن و قول دادنت که وقتی می خواهی قول بدهی انگشت کوچک دستت رو در انگشت کوچک دستم حلقه میکنی و میگی قول قول.

ولی از همه اینها که بگذریم وقتی اسمم رو صدام می کنی و میگی "دوستت دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه"، دلم پَر می کشه و دوست دارم فریاد بزنم از خوشحالی داشتنت، از این همه خوشبختی که خداوند ما رو لایق آن دانست.   

دلبندم، الیسا جانم، دو سال و سه ماهگیت مبارک.