الیساالیسا، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

الیزابت

سی ماهگی الیسا

روزها چشم برهم زدنی می گذرند همچون این سی ماه که چون باد گذشت و دیگر بر نمی گردد دلبندم. ولی بی شک تمام لحظه ها و دقایقش پر از شور بود و زیبایی که با وجود نازنینت تجربه کردم و مهربانی و عشق را که هر روز در دنیای پاک کودکانه ات، با اعماق وجودم حس می کنم و هر بار با یادآوری روزهای گذشته لبخند بر لبانم نقش می بندد و خوشحالم از بودنت و داشتنت. الیسا عزیزم سی ماهگیت مبارک.   ...
25 دی 1395

سومین یلدای الیسا

نازنینم؛ لبخند تو بر سر سفره شعر و غزل حتی یک دقیقه بیشتر، ناب ترین و گرانبهاترین یادگاری است از زیباترین فصل خدا.   شادی ات همیشگی و لبخندت برقرار دخترم. سومین یلدایت مبارک الیسا جانم.   ...
1 دی 1395

29 ماهگی الیسا

الیسا جانم، دخترک مهربون و دوست داشتنی ام؛ این روزها دلم تنگ است و حرفهایم نیز از جنس دلتنگی ولی همین مرا بس که دستان پرمهرت را دور گردنم حلقه می کنی، مرا بغل می کنی، در آغوشت محکم میفشاریم و در چشمانم نگاه میکنی و با شیرین زبونی میگی "دوستت دارم مامان".  آن لحظه فقط دوست دارم زمان بایستد و سکوت کنم تا به وضوح صدای گرم نفس هایت به گوشم برسد و به چشمان مهربونت خیره شوم و به دور بریزم تمام دلتنگی هایم را و فریاد بزنم و به خودم بگویم تو را چه شده است با داشتن چنین فرشته ای که وجودش همه عشق است و آرامش. پس نازنینم بیا بخندیم و شاد باشیم و با هم بسراییم بهترین ترانه های زندگی را. الیسا عزیزم با تمام وجود عاشقتم...
25 آذر 1395

27 ماهگی الیسا

یه سلام پر انرژی مثل سلام های خودت به شما مهربونترینم - فرشته ی کوچک و دوست داشتنی دختر خوبم دوست دارم از این روزهایت بنویسم که چقدر بزرگ شده ای و چه دلبری هایی که نمی کنی. نمیدونم از احوالپرسی کردن هایت بنویسم که میگی "شما خوبی؟ خسته نباشی" یا از تشکر کردن هایت که میگی "مرسی، مچکرم". عزیزکم هروقت چیزی می خوری  تعارف می کنی و میگی "شما می خوری؟" بچه ها رو دوست داری و با صفت "جون" صداشون می کنی. اگر کاری رو که نباید انجام بدی زود میای میگی مامان ناراحت نشو، دوستت دارم. الهی من فدای مهر و محبتت دختر نازم. بعضی اوقات هم که کمی شیطونی می کنی، تا بابا میاد زود میری اعتراف می کنی و میگی مامانو اذی...
25 مهر 1395

الیسا و محرم 1395

سومین سال است که ماه محرم را که ماهی متفاوت از همه ماهها است را با حضور دختر نازنینم، شاهد بیرق ها و پرچم هایی هستیم که برای سیاه پوش کردن شهر و به منظور به پاداشتن شهادت آقا اباعبدالله الحسین (ع) به اهتزاز درآمده اند و حال و هوای خاصی را به شهر داده اند.  الیسا جانم؛ این روزها با شنیدن صدای مداحی شروع به سینه زدن می کنی و میگی حسین جان . دو شب هم باهم به مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان - امام حسین (ع) رفتیم ولی با دیدن سوگواری ها از نزدیک، غصه دار می شدی و اشک در چشمان مهربونت حلقه میزد. عصر روز عاشورا به دیدن مراسم جانسوز و غم انگیز سوزاندن خیمه های اهل بیت حسین بن علی (ع) رفتیم ولی اصلاً دوست نداشتی که به حق دیدن...
22 مهر 1395

روز جهانی کودک

الیسا جانم - شکوفه باغ امیدم، 17 مهرماه مصادف با روز جهانی کودک مبارکت باد. فرزندم، شکوه زندگیم؛ کودکی فصل نفیسی است از زمان که امیدوارم هر لحظه اش برایت لبریز از عشق و محبت و مهربانی و نیکی باشه. دیروز - جمعه به دخترکم قول داده بودم که امروز به شهربازی بریم تا بازی کنه و خوش بگذرونه. صبح که بیدار شد گفت بریم شهربازی؟ انگار تمام شب رو لحظه شماری کرده بود تا صبح بشه و به قول خودش هوا روشن بشه بریم شهربازی. بعد از خوردن صبحانه روانه شهربازی شدیم و الیسای عزیزم کلی بازی کرد و شادی. کودک شیرینم، وقتی برق شادی را در چشمان مهربونت می بینم، زندگی برایم معنای تازه ای می یابد و عاشقانه می گویم دردانه ام، عشق را، زندگی را و بودن را ب...
17 مهر 1395

آغاز پاییز دل انگیز با گشت و گذار در شمال

پاییز زیبا و عروس فصل هاست برگ ریزان درخت و خواب ناز غنچه هاست خش خش برگ و نسیم باد را بی انتهاست هرچه خواهی آرزو کن، فصل فصل قصه هاست   دوباره پائیز آمد؛ زیباترین فصل خدا، فصل زیبای سادگی، فصل باز باران با ترانه، فصل شیدایی و مهر، فصل عاشقی.    پایـیز که می شود انـگار از همیشه عاشـق ترم، نمی دونم شاید چون زاده پاییزم دخترک شیرینم؛ پاییز فصل با هم بودن هاست، دوست دارم در این فصل هزار رنگ در هوای بارانی اش میان همهمه برگهای خشک پاییزی در اغوش بگیرمت و قصه عشق و عاشقی برایت بسرایم .   دلبندم در این فصل پر از قصه و رنگی، سفر دو روزه ای به شمال داشتیم، هوا کمی ابری و ...
11 مهر 1395

سیری در باغ پرندگان!

الیسا جانم؛ دختر مهربون و دوست داشتنی من، چند وقتی است به پرنده ها علاقه خاصی پیدا کرده ای و هرکجا پرنده ای رو می بینی با خوشحالی فریاد میزنی پرنده پرنده! برای همین تصمیم گرفتیم برای دیدن پرندگان بیشترو کسب تجربه ای جدید به باغ پرندگان بریم.  این باغ بسیار زیبا و دیدنی است، مسیرهای پیچ در پیچ - آلاچیق های زیبا - نیمکت های چوبی - برکه های کوچک و مسیرهایی که سنگفرش شده است، قدم زدن در آن را آرامش بخش تر و روحنوازتر می کند بخصوص اینکه الیسای کوچک و نازنینم همراه و همگام ما باشه. در قسمتی از باغ آبشار و برکه هایی است که پلیکان و قرقاول و اردک و قوهای زیبا در آن به چشم می خورد.   محدوده د...
28 شهريور 1395

بیست و شش ماهگی الیسا

نازنین دخترم ؛   بی هیچ مقدمه ای می گویم ، بیست و ششمین ماه بودنت و مادرشدنم مبارک   الیسای عزیزم دوستت دارم و این "دوستت دارم" را روزی هزاربار برای خودم تکرار می کنم و سرمست می شوم از داشتنت   دلبندم ، تو معنی تمام رنگ های دنیایی ؛ وقتی که دستان کوچکت را به دور گردنم حلقه می کنی ، به دور از همه خستگی ها در آغوش گرمت آرام می گیرم و از لبخند شیرینت هزاران بار انرژی   دردانه ام ؛ برای تمام لحظه هایت فرشی از عشق پهن می کنم تا عاشقانه قدم بزنی و من عاشقانه نگاهت کنم ...
25 شهريور 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به الیزابت می باشد